فاطمه شعبانی : مجموعه تلویزیونی«وقت صبح» مجموعه ای است که بعد از « بوی باران » در دهه اول محرم از شبکه اول سیما پخش میشود. نقش اول این سریال را « کاوه خداشناس» بازی میکند که پیش از این با بازی در مجموعه های 125، رستگاران، معراجی ها، پدر و برادر .....برای مخاطبان تلویزیون شناخته شده بود. هرچند مخاطبان تلویزیون خداشناس را اغلب در نقش های مثبت دیده اند اما نقش های متفاوت این بازیگر درمجموعه های پدر و برادر نشان داد که این بازیگر توانمندی این را دارد که از پس نقش های منفی هم بربیاید. پخش این مجموعه تلویزیونی بهانه گفتگوی ما با خدا شناس بود.

این روزها شاهد بازی شما در سریال وقت صبح هستیم این سریال چطور بود؟
مهم ترین حسنش این است که تیم نویسنده و کارگردانی خیلی با انگیزه بودند سعی کرده بودند سریالی متفاوت و خارج از قرادادهای تلویزیونی با یک خط داستانی نرم و آرام و در عین حال شخصیت محور با چالش درونی و عمیق قصه ای را روایت کنند که ویژگی های خودش را دارد و بسیار هنرمندانه به آن پرداخته شده است. تلاش تیم کارگردانی این بود که به لحاظ تصویری هم برتر از سریالهای مشابه باشد و درقاب بندی و تصویر احوالات شیکتر و به روزتری ارائه بدهد که خوشبختانه این اتفاق افتاد و با انتخاب یک فیلمبردار جوان که نور خوب داد ، احوالات خوب داد، قابهای خوبی بست و در مجموع یک گروه جوان و با انگیزه دست به دست هم دادند تا خروجی خوبی داشته باشد و امیدواریم در پخش هم از آن به خوبی استقبال شود.
این سریال چه تفاوت و تشابه هایی با سریال های مناسبتی دیگر دارد؟
ناگفته نماند ما این سریال را پارسال کار کردیم دقیقا زمستان و پاییز سال 1397 بود که سر این کار بودیم و قرار بر پخشش در ماه محرم نبود اما کارها طوری پیش رفت که برای کنداکتور محرم افتاد و ما این اتفاق را به فال نیک میگیریم.
پس وقت صبح یک سریال مناسبتی نیست؟
نه، اصلا سریالی نبود که برای مناسبت خاص سفارش شده باشد، ولی خوب موضوع چالشی بود و پخش آن در دهه اول محرم یک اتفاق خوب است و امیدوارم تماشاگر با آن ارتباط بگیرد و از تماشای آن راضی باشد.
کمی از نقشتان در این سریال بگویید؟
من نقش محسن صباحی که یک روحانی متاهل و پیش نماز مسجد یک محله است را بازی میکنم،که در جایی مشغول به کار است و در موقعیتی قرار میگیرد که باید تصمیمی بگیرد و این تصمیم با خودش عواقبی به همراه می آورد که باعث چالش میشود که اصلا من در جایگاهی بودم که این تصمیم را بگیرم؟ کار درستی کردم یا کار غلطی کردم؟ و هزار سوال بی جواب دیگر که در ذهنش شکل میگیرد و چالش قصه میشود و درگیری این فرد با با پیرامون و عوامل، کل قصه سریال تشکیل میدهد.
برای اینکه نقشتان اصطلاحا خوب از آب در بیاید با فرد روحانی ای مشاوره کردید یا نه خودتان این نقش را درآوردید؟
من پیش از این یکبار نقش یک روحانی را در یک تله فیلم بازی کرده بودم اما برای اینکه این نقش خوب در بیاید ما با تقریبا 9-10 روحانی ای که متاهل و بچه دار بودند نشست و برخواست و رفت و آمد کردیم و با کارگردان سریال به یک نتیجه گیری کلی از نوع و مدل زندگی و برخورد این قشر با همسر و خانواده رسیدیم و سعی کردیم همان حرکات را انجام بدهیم. اتفاقا خیلی زمان گذاشتیم تا این شخصیت را دربیاوریم.
-چون سریالتان به طور اتفاقی در ماه محرم پخش می شود این سوال را می پرسم- اهل هیئت رفتن هستید؟
بله ، همیشه این مراسم ها برایم ویژگیها وجذابیتهای خودش را دارد. از بچگی در ماه محرم مثل اغلب پسربچه ها هیجان زده بودم و این فضا ها بهانه ای بود که با دوستان دور هم جمع بشویم زنجیر و طبل بگیریم. از همه مهم تر اینکه پدرمن متولد شهر دماوند است و دماوند همیشه هیئت های مذهبی اش هیئت های مفصل و پرپیمان است و در عزاداری هایشان از جان و دل مایه می گذارند و عمده محرم های بچگی من در دماوند گذشت. چون ما هرسال اول محرم به همراه خانواده به دماوند میرفتیم و آنجا اقامت و در مراسم های عزاداری شرکت میکردیم چون خیلی سنتی و باشکوه بود. محرم های دماوند برایم خاطره انگیر است خصوصا که بخش عمده اش آمیخته با طبیعت بود.
با توجه به اینکه شما تئاتر خواندید، اگر قرار باشد تعزیه بازی کنید دوست دارید نقش چه کسی را بازی کنید؟
شاید جالب باشد که بگویم عموی بزرگ من شمرخوان بود و من یک مستند از ایشان ساختم. فکر کنم زمانی که مستندش را میساختم 96 سالش بود و همچنان از حفظ حضرت عباس و شمر را میخواند و هرجا بدنش یاری میکرد در دستگاه موسیقی اجرا میکرد. خود تعزیه به عنوان یک جریان نمایشی درجه یک و بی نظیر است که هرنقشش میتواند برای من جذاب باشد که هم موافق هم مخالف خواندنش خیلی سخت است. تعزیه حدیث عشق است و به هرزبان که بگویی حدیث نامکرر است.
شما درسریال های پدر و برادر نشان دادید با وجودی که چهره ای مثبت دارید از پس نقش های منفی هم برمیآیید، نقش شهاب سریال برادر سخت نبود؟
سخت نبود. همه ما آدم هستیم و وجوه مختلف داریم یک جاهایی بدجنسی و یک جاهایی خوش جنسی در وجودمان است. شخصیت شهاب ابعاد و پیچیدگی های خودش را داشت و در عین حال که بد بود اما وقتی شرایط خانوادگی اش بد میشد حرکتهایی میکرد وتناقضهایی داشت که در آوردن این تناقضها از جذابیتهای نقش شهاب بود و به نظرم لذتش به پیچیدگی اش بود.